سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

متولدین فروردین

که به جهان بیاموزید که عشق "معصومیت" است و از جهان بیاموزید که عشق "اعتماد" است.


متولدین اردیبهشت

که به جهان بیاموزید که عشق "صبر و تحمل" است و از جهان بیاموزید که عشق "بخشش و گذشت" است.


متولدین خرداد

که به جهان بیاموزید که عشق "آگاهی" است و از جهان بیاموزید که عشق "احساس" است.


متولدین تیر

که به جهان بیاموزید که عشق "فداکاری" است و از جهان بیاموزید که عشق "آزادی" است.


متولدین مرداد

که به جهان بیاموزید که عشق "شور و نشاط" است و از جهان بیاموزید که عشق "فروتنی" است.


متولدین شهریور

که به جهان بیاموزید که عشق "نیاز" است و از جهان بیاموزید که عشق "کمال" است.


متولدین مهر

که به جهان بیاموزید که عشق "زیبایی" است و از جهان بیاموزید که عشق "هماهنگی" است.


متولدین آبان

که به جهان بیاموزید که عشق "هیجان" است و از جهان بیاموزید که عشق "تسلیم شدن" است.


متولدین آذر

که به جهان بیاموزید که عشق "صمیمیت" است و از جهان بیاموزید که عشق "وفاداری" است.


متولدین دی

که به جهان بیاموزید که عشق "عقلانی" است و از جهان بیاموزید که عشق "از خود گذشتگی" است.


متولدین بهمن

که به جهان بیاموزید که عشق "اغماض" است و از جهان بیاموزید که عشق "یگانگی" است.


متولدین اسفند

که به جهان بیاموزید که عشق "رحم و شفقت" است و از جهان بیاموزید که عشق "همه چیز" است.

 


نظر()

  

زندگی زیباست ای زیبا پسند
 زنده اندیشان به زیبایی رسند
 آنقدر زیباست این بی بازگشت
        کز برایش می توان از جان گذشت
   باغ ها را گرچه دیوار و درست
     از هواشان راه با یکدیگر است
        شاخه ها را از جدایی گر غم است

            ریشه هاشان دست در دست هم است

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

سوالی که ذهن اکثر جوانان را درگیر خود کرده و همچنین آنان را دچار نوعی نزاع درونی نموده است. از طرفی میل به زیبایی و زیبا دوستی و میل به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن ، دختران و پسران جوان را به خود نمایی می کشاند و از دیگر سو نهیبی درونی آنان را از جلوه گری و عشوه گری باز می دارد. دلیل این امر براستی چیست؟ چرا جوانان ما دچار نزاع درونی بین خود و خود شده اند؟ عده ای در این نزاع جانب ندای درون را گرفته و از جلوه گری پرهیز می کنند و عده دیگر تن به خود نمایی می سپارند! در پاسخ به این پرسش ها عوامل زیادی را باید جستجو کرد و من فعلا به دو مورد اشاره می کنم که (العاقل و اشاره) 1 - انسان از دیر باز مقوله پوشش و پوشاندن را مورد توجه قرار داده است. حتی اجداد غارنشین ما هم به آن اعتنا می کردند ، لکن از زمانی که پوشاک با نگاهی مادی به عنوان منبعی برای درآمد مورد توجه قرار گرفت و پدیده ای به نام صنعت پوشاک بوجود آمد به تدریج مرزهای پوشش مورد تهدید و آسیب جدی قرار گرفتند ، چرا که درآمد یعنی سود بیشتر که آن در گرو فروش بیشتر و فروش بیشتر یعنی مصرف و تقاضای بیشتر که در نهایت منجر به عرضه زیاد کالا می باشد. از همین رو است که اربابان زر و زور نگاهی خصمانه به عفاف و حیای مردان و زنان که مانعی بزرگ بر سر راه سودهای کلان آنان است داشته و دارند. حال آنکه این مسئله از جانب خود ماهم مورد غفلت قرار گرفت. غفلت ما آنجا بود که پس از انقلاب اسلامی هرگز به جوانان خود مجال سخن و سوال ندادیم ، در دوره هایی آرمان های اصیل را با ایجاد شبهه هایی خطرناک زیر سوال بردیم و آنان که خواستند پاسخ دهند عملا بایکد شدند. نگفتیم که چرا انقلاب شد؟ چرا جنگ شد؟ چرا صلح شد؟ اصلا چرا مشروب خانه ها بسته شد و هزارن چرای دیگر ، و دردناک تر از همه اینکه انقلاب با تمام آمالش برای جهان بشری در حد یک شوی خیابانی سطح پایین ماند و شد راهپیمایی شکوهمند. بماند که جوانان و نسل های پس از انقلاب حجاب را به عنوان یک قانون مدنی مصوب مجلس پذیرفته اند و اگر کسی این قانون را زیر پا گذارد با او به عنوان مجرم و هنجارشکن اجتماعی برخورد می کنند ، آنگونه که با سارقان و دزدان برخورد می کنند. در صورتی که می شد از ابتدای امر ، کودکان دهه شصت را که اینک جوانان برومندی شده اند ، را تحت یک تربیت درست و نظام مند قرار داد تا آنان مقوله حجاب را نه به عنوان یک هنجار مدنی بلکه به عنوان یک هنجار درونی بپذیرند و درست در همینجاست که نظام آموزشی ما دچار تغافل شد و شاهد این مدعا گرایش دختران و پسران در اروپای سکولاریستی به عفاف و چالش و گرایش جوانان ما به آزادی پوشش در ایران اسلامی است. به نظر شما وضع موجود تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟ اگر تصمیم درستی گرفته نشود ، در دهه های بعدی که نسل اول ، دیده در نقاب خاک کشیدند و نسل پورونو کراتها بر سر کار آمده اند دست به مصادره هر آن چیزی می زنند که این ملک و ملت برای آن هزینه های گزاف پرداخته اند. لذا باید چاره ای اساسی جست ، نمی توان با مسکوت گذاشتن مساله این پارادوکس درونی جوانان را حل کرد. چرا که همه آنان مادران و پدرانی می شوند که دغدغه درونی خود را به فرزندان خویش منتقل می کنند . و همان فرزندان که باز در همین چرخه معیوب آموزشی ، آموزش می بینند ، دچار دغدغه ای بس بزرگتر می شوند. در ده ها سال بعد ، امام و شهدا اسطوره هایی خواهند شد در ردیف بزرگان دیگر که در تاریخ نام و نشانی دارند ، پس با تهییج حس حماسی دیگر نمی توان آنان را به پاسداشت حجاب و ارزش های انقلاب واداشت. آنان جوابی قانع کننده می خواهند ، (چرا باید محجبه باشم؟) این سوالی است که فرزندانمان از ما خواهند پرسید. فرزندانی که دیگر به آمریکا به چشم یک شیطان بزرگ نمی نگرند و می پرسند چرا باید از جهان فناوری و پیشرفت خیره کننده جهان بشری دور باشیم ،. سوالی که حتی خیلی ها امروز می پرسند ، و دلیل تمام این پرسش ها تبیین نکردن پاسخی درست ، منطقی و قانع کننده در بیرون است ! پس بیایید برای احیای انقلابمان یکدیگر را کمی بهتر بشناسیم و خوب به نظرات هم توجه کنیم ، من ایمان دارم که از تضارب آرا و هدایت درست علمای صالح پاسخ هایی مناسب و کاملا علمی برای تمام دغدغه های جوانان مهیا می شود. (البته با پیگیری و تلاش جوانان دغدغه مند) - ان شاءالله


نظر()

  


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ